- ساناز هستم
- چهارشنبه ۱۷ ارديبهشت ۹۹
- ۱۵:۴۱
هیچ چیزی به اندازهی ریختن باور ها و رسیدن به حرفهای کلیشهای که عمری باهاشون جنگیدی و نادیدهشون گرفتی سخت نیست. هیچ چیز.
ولی بپذیریم یا نپذیریم کلیشهها گنجینهی سالها و شاید قرنها تجربه هستن. انگار نسلها و آدمها عمرشون رو گذاشتون پای جنگیدن با یه حرف، یا جمله، یا اعتقاد یا نظر یا هر چیزی و تهش همهشون شکست خوردهن. اینجوری شده که اون حرف و اعتقاد و نظر تبدیل شده به کلیشه. هر نسلی میاد برای جنگیدن باهاش و شکست میخوره.
+ معنای دقیق واژهی "کول" چیه؟ کول بودن یعنی چی؟ شبیه فلانی و فلانی بودن؟ اگه اینه من نیستم و نمیخوام باشم. در واقع باید به طور جدی دنبال مفهوم این واژه باشم. چون من نمیخوام غیرکول باشم.
++فکر کنم نوع کول بودن 28 مطلوب و ایدهآل منه. بقیهی انواع، شاید نوعی از کول بودن باشن ولی مطلوب من نیستن.
+++ امروز یه دختر غیر کول سمیم که خیلی نفرتانگیزه. هم نفرتانگیز هم نفرتپراکن. همینقدر مضخرف. مثل هر روز و هزار روز دیگه از عمرم.
4+ آیم نات ایناف.