همه‌ی موقعیت خیلی غم‌انگیزه. از هر جهت. اگر تعصب رو کنار بذاریم "حتی"  از موقعیت پدر. غم‌انگیزه که بلایی سر پدوفیل ماجرا نخواهد آمد. غم‌انگیزه که مادر ماجرا ممکنه مثل پدر فکر کنه. غم‌انگیزه که یه دختر نخواد برگرده به خونه‌ش. غم‌انگیزه که هیچ پناه امنی برای یک انسان وجود نداشته باشه. غم‌انگیزه...

 

+ چند پدر بی‌داس دخترهاشون رو کشتن؟ چند دختر بی‌آنکه بمیرن مردن؟ چند آرزو دود شده؟ چند زندگی سوخته؟ چند دختر خودشون رو از ترس پدرهاشون کشتن؟

 

++ تو فیلم ترکیِ "معجزه در بند هفتم" (که بازیگری aras bulut iyinemli توش محشره) یه پدری تو زندان هست که مدام زل می‌زنه به یه تراش روی دیوار. تراش نامنظم که در واقع شکل درختی رو براش تداعی می‌کنه که دخترش رو زیرش دفن کرده. دختری که با دست های خودش کشته. 

 

+++ به نظرم جستجو پیرامون هر واژه‌ای جز فرهنگ برای توضیح آنچه رخ داده بی‌راهه‌ست. هر واژه‌ی دیگه‌ای حداقل مظنون اول نیست و به طور غیرمستقیم در فرهنگ تاثیر گذاشته.